روزي از روزها گروهي از قورباغه هاي كوچيك تصميم گرفتند كه با هم مسابقه ي دو بدهند. هدف مسابقه رسيدن به نوك يك برج خيلي بلند بود. جمعيت زيادي براي ديدن مسابقه و تشويق قورباغه ها جمع شده بودند.... و مسابقه شروع شد....
راستش, كسي توي جمعيت باور نداشت كه قورباغه هاي به اين كوچيكي بتوانند به نوك برج برسند. شما مي تونستيد جمله هايي مثل اينها را بشنويد: "اوه,عجب كار مشكلي!!" "اونها هيچ وقت به نوك برج نمي رسند."
هروقت روستايي سادهدلي بنشيند و «خيال پلو» بپزد و آرزوهاي دور و دراز ببافد حاضران اين مثل را ميزنند.
ميگويند يك روز زني كه شغلش ماستفروشي بود، ظرف ماستش را رو سرش گذاشته بود و براي فروختن به شهر ميبرد. در راه با خودش فكر كرد كه «ماست را ميفروشم و از قيمت آن چند تا تخممرغ ميخرم. تخممرغها را زير مرغ همسايه ميذارم تا جوجه بشه. جوجهها كه مرغ شدند ميفروشم و از قيمت آن گوسفند ميخرم. كمكم گوسفندهام زياد ميشه، يك روز ميان چوپون من و چوپون كدخدا زد و خورد ميشه كدخدا مرا ميخواد و از من ميپرسه: چرا چوپون تو چوپون مرا زده؟
چند روزی تا پایان ماه شعبان و ورود به ماه پر برکت و مبارک رمضان نمانده است. از همین رو در این قسمت خطبه پيامبر (ص) در روز آخر شعبان را بصورت کتاب الکترونیکی و با فرمت PDF در اختیار شما کاربران عزیز قرار می دهیم. این خطبه بسیار کوتاه بوده و مطالعه ی این کتاب را به تمامی کاربران عزیز توصیه می کنیم.
کم کم به ماه مبارک رمضان و ماه نزول قرآن نزدیک می شویم و بسیاری از افراد خود را آماده استقبال از این ماه کرده اند. در این قسمت دعاى امام على (عليه السلام) هنگام رؤيت هلال رمضان را در قالب یک کتاب الکترونیکی با فرمت PDF در اختیار شما کاربران قرار می دهیم. این کتاب بسیار کوتاه بوده و مطالعه ی آن را به تمامی کاربران توصیه می کنیم.
کم کم به ماه مبارک رمضان و ماه نزول قرآن نزدیک می شویم و بسیاری از افراد خود را آماده استقبال از این ماه کرده اند. در این قسمت دعاى امام سجاد (عليه السلام) هنگام حلول ماه رمضان را در قالب یک کتاب الکترونیکی با فرمت PDF در اختیار شما کاربران عزیز قرار می دهیم.
کم کم به ماه مبارک رمضان و ماه نزول قرآن نزدیک می شویم و بسیاری از افراد خود را آماده استقبال از این ماه کرده اند. در این قسمت دعاى پيامبر (صل الله علیه و آله) هنگام رويت هلال رمضان را در قالب یک کتاب الکترونیکی با فرمت PDF در اختیار شما کاربران عزیز قرار می دهیم.
This poem was nominated poem of 2005. Written by an African kid, amazing thought : “When I born, I Black, When I grow up, I Black, When I go in Sun, I Black, When I scared, I Black, When I sick, I Black, And when I die, I still black… And you White fellow, When you born, you pink, When you grow up, you White, When you go in Sun, you Red, When you cold, you blue, When you scared, you yellow, When you sick, you Green, And when you die, you Gray… And you call me colore???
این شعر كاندیدای شعر برگزیده سال 2005 شده. توسط یك كوذك آفریقایی نوشته شده و استدلال شگفت انگیزی دارد:
برای مشاهده متن کامل ترجمه بر روی ادامه مطلب کلیک کنید.
از مميزات پاكمردان عالم اين است كه انعطاف نمي پذيرند و انحراف نمي جويند. هنگام قدرت و توانايي تحت تأثير و تطميع واقع نمي شوند. هنگام تنگدستي با نان جوين خو مي كنند تا خوان گسترده صاحبان مكنت و ثروت ذائقه آنان را تحريك نكند.
ارباب توقعات نامشروع به اين زمره از مردم روزگار هرگز مراجعه نمي كنند و در مورد آنها به حربه تهديد و تطميع متوسل نمي شوند زيرا خود بهتر مي دانند كه آزادمردان وارسته نه آجيل مي دهند و نه آجيل مي گيرند، معتكف مي شوند ولي منحرف نمي شوند. از قدرت و مقام ظاهري چشم مي پوشند ولي به خواهشهاي نابجا ترتيب اثر نمي دهند.
باري، بحث بر سر آجيل بود. اكنون بايد ديد كه اين آجيل چيست و چگونه در صف مشكل گشايان جاي گرفت كه از آن به صورت ضرب المثل استفاده مي كنند.