اما مهارت جديد! قبلاً گفتيم كه بايد استعدادهاي نهانيت را شكوفا كني و از سرمايه ي عمرت كمال بهره را ببري. به همين علت يك راه دستيابي به دانش، خوب مطالعه كردن است. يك روش جديد كه حتماً درباره اش مطالبي شنيده و يا خوانده اي « تند خواني » است. تند خواني فوايدي دارد كه در زير به آن اشاره مي كنيم:
تند خواني، به زندگي انسان تحرك و پويايي خاصي مي بخشد و او را با « سرعت عمل » همراه مي كند. تند خوان شدن محال نيست و با تمرين، تلاش و تربيت چشمها، امكان پذير است. ممكن است تو تا امروز با سرعت كم و درك اندك، مطالب را مي خواندي و شايد فكر كرده اي كه روش درستي را پيش گرفته اي؛ اما كند خواني كمكي به درك عميق تو نمي كند و نبايد باور كني كه هركس آهسته تر مي خواند، پس بهتر مي خواند. كند خواني لذت مطالعه را ازتو مي گيرد.
درك مطلب افرادي كه به طور متوسط، بين 250 تا 300 كلمه در دقيقه مي خوانند، در حدود 60 تا 70 درصد است؛ اما همين افراد به راحتي مي توانند سرعت خواندن خود را به 400 تا 1000 كلمه در دقيقه افزايش دهند، بي آن كه ذره اي از درك مطلب كاسته شود. تند خواني باعث مي شود تا مطالب كم اهميت را زود بشناسي و بر مطالب مهم، تاكيد ورزي. براي يادگيري اين مهارت بايد ابتدا سرعت خودت را به دست آوري. براي اين كار از كسي بخواه با ساعتي كه عقربه ثانيه شمار دارد، خواندنت را اندازه بگيرد. نخست حدس بزن كه چه مقدار لغات در متن وجود دارد و در در چه مدتي مي تواني آن را بخواني. آنگاه از دوستت بخواه ، مثلاً پس از سه دقيقه به تو بگويد وقتت تمام شده است. بايد پيش از اعلام پايان وقت، تمام متن را خوانده باشي.
در اين مرحله، هدف، شكستن زمان است. البته سرعت خواندن با توجه به متن هاي مختلف، متفاوت مي شود . اكنون با روش زير، سرعت خواندنت را محاسبه كن: 1- وقتي كه ثانيه شمار ساعتت به عدد شصت رسيد، زمان را دقيقاً به خاطر بسپار؛ 2- مطلب مورد نظر، مثل كتاب درسي و... را بدون حركت لب ها بخوان؛ 3- بلافاصله بعد از اين كه مطلب به پايان رسيد، زمان پايان خواندن را با دقيقه ها و ثانيه ها يادداشت و همه را به ثانيه تبديل كن ؛ مثلاً ، مطلب را درهفت دقيقه و يازده ثانيه خوانده اي، اين مدت برابر با 431 ثانيه است؛ 4- تعداد كلمه هاي متن را بشمار ؛ مثلاً مطلب تو 2720 كلمه است . اين تعداد را بر طول مدت زمان خوان (431) تقسيم و بعد در عدد شصت ضرب كن. بااين كار، سرعت خواندنت- كه 33 كلمه در دقيقه باشد - به دست ميآيد. تذكر : تنها با تمرين و عادت دادن چشم به حركت سريع ، نمي تواني به تند خواني مطلوب دست يابي، بلكه بايد انگيزه خواندن را در خودت ايجاد كني و در صورت قدرت، امكانات زيادتري را د راختيار بگيري. كوشش من بر اين است كه نشان دهم تند خواني منافاتي با درك صحيح وخوب ندارد .
تو بايد اين هدف و مقصد روشن و معقول را تا آخر بحث در نظر داشته باشي كه سه صفحه خوانده ودرك شده، بهتر از يك صفحه اي است كه خوانده و درك نشود ومقدار زماني هر دو يكي باشد .
در تند خواني ، بايد كتاب را به گونه اي ورق زد كه مكثي در آن نباشد و از به هدر رفتن وقت جلوگيري كند. از اين رو صفحات كتاب بايد از هم جدا باشند و به هنگام مطالعه، با يك دست چشم را هدايت كن و با انگشت سبابه دست ديگر، از بالاي صفحه، ورق را برگردان . از اين روش، راست دستان و چپ دستان به يك اندازه مي توانند استفاده كنند.
يادت باشد كتابي كه به دستت مي رسد نياز به يك بررسي مقدماتي دارد. كتاب را به سرعت ورق بزن و به سوال هاي زير پاسخ بده:
1- ساختمان كتاب چگونه است ؟ 2- مطالب مهم كدام است ؟ 3- آيا قبلاً چيزي درباره اين مطلب و يا مطالب مي دانستي ؟ 4- مباحث آن تا چه مقدار مشكل است و مطلب، دشوار طرح شده است يا آسان ؟ مطالعه را با رسم « درخت حافظه » آغاز كن. ابتدا براي خودت مشخص كن كه چه اندازه از كتاب را مي خواهي ياد بگيري. روش درخت حافظه، از نظر اثرگذاري در يادگيري، كارآرايي بسيار بالايي دارد. براي اين كاربايد عنوان كتاب يا هر بخش را ريشه درخت فرض كني و آن را درون يك مربع، دايره، مستطيل و يا هر شكل هندسي دلخواه ديگري قرار بده و آنگاه عناوين اصلي و فرعي را روي شاخه هاي اصلي و فرعي بنويس.
در اين روش از هر دو نيمكره مغزت به خوبي استفاده مي كني.
در تند خواني، بايد حتماً با دست بخواني ؛ چون اين كار، مانع از برگشت دوباره خواني مي شود . پس خيلي ساده، نوك انگشت خودت را، زير اولين كلمه بگذار و با سرعت به جلو حركت كن، سپس انگشت را در آخر هر سطر بردار و زير خط بعدي بگذار و به خواندن ادامه بده. با چشمهايت مستيقماً بالاي نوك انگشتانت را بخوان و بالا رفتن سرعت خودت را ببين. فراموش نكن كه به هيچ وجه نبايد از مداد، خط كش و يا چيز ديگري استفاده كني.
به هيچ وجه در حال مطالعه ، وا?ه ها را آرام آرام د رذهنت تلفظ نكن. اگر چنين حالتي داري، بايد بلافاصله آن را ترك كني. هدف تند خواني، انتقال مستقيم مفاهيم، به ذهن تو است تا منظور نويسنده را بي آن كه لغت ها را در ذهنت تكرار كني دريابي. اين را بدان كه وا?ه ها وسيله اي براي انتقال معاني هستند و وقتي تو، جان كلام را دريافتي، لازم نيست معناي تك تك كلمات به كار رفته در جمله را بداني. پس تو بايد در پي يافتن معناي كامل جمله باشي و نه معناي هر كلمه. ترك « درون خواني » مشكل است، اما محال نيست. يكي از راه ها، ديدن جمله به جاي كلمه است. تو بايد با تمرين، اين مهارت را بياموزي. تمرين و باز هم تمرين.
مساله ديگر، علامت گذاري در صفحات كتاب است. اغلب آدمهاي باسواد، با روش هاي غلط اين كار را مي كنند. تو خود ديده اي و من ديگر نيازي نمي بينم تا روشهاي اشتباه را مطرح كنم؛ اما روش مناسب را الآن ياد مي گيري: هر وقت به موضوعي مهم برخوردي علامت تيك در كنار صفحه قرار بده. اين كار، هم نكته ي مهم را مشخص مي كند و هم بعدها در صورتي كه نياز نداشته باشي، به راحتي مي تواني اثرش را پاك كني.
اگر در مطالعه مجدد كتاب، همان مطلب علامت گذاري شده ، مهم به نظرت آمد، يك علامت تيك ديگر براي تاكيد بگذار . هنگام مطالعه ، سوالهاي زير كمك مي كند تا كتاب را بسنجي: • آيا به روشني، هدف نويسنده را دريافته اي؟ اگر نه، مقدمه آن كتاب را بخوان
• آيا فهميده اي كه نويسنده چگونه مطلب را آغاز كرده است؟ روش كلي او در عرضه مطلب چگونه است؟ نكته هاي اصلي و فرعي كدامند ؟ براي پاسخ به اين سوال ها فهرست كتاب را بررسي كن.
• نتيجه گيريهاي نويسنده چيست؟ آيا با آن موافقي؟ چرا نويسنده به چنين نتايجي رسيده است؟ به نظر تو نويسنده در چه زمينه هايي ضعيف است ؟ آيا در برداشت هاي او ضعف هست يا در نتيجه گيري هاي او ؟
• اين نويسنده را با نويسنده ي ديگر - كه قبلاً از او كتابي خوانده اي - مقايسه كن. آيا كتاب ، مطلب تازه اي عرضه كرده است؟ آيا چيزهاي ديگري كه خوانده اي، اين مطالب را تاييد مي كند يا رد؟ چگونه و در چه مواردي؟
• آيا مي تواني ارتباطي منطقي بين مطالب كتاب با يادداشت هاي قبلي ات برقرار كني؟
صحبت ديگر من در تند خواني، روي يادآوري است. در پ?وهشها ثابت شده است كه اگر 20% وقت خودت را صرف خواندن كني و 80% ديگر را به يادآوري بپردازي، موثرتر از آن است كه تمام همت خودت را بر روي خواندن بگذاري. يادت باشد كه با طوطي وار خواندن كتاب، به قافله دانش صحيح نخواهي رسيد. راه درست يكي است و بقيه مسيرها به بن بست يا پرتگاه ختم مي شود.
سرعت در تند خواني، چيزي است كه مرتب بايد مد نظر باشد. اين را متوجه شدي كه هر كسي مي تواند تند خوان شود؛ اما اگر هنوز اندكي شك داري، توصيه مي كنم مدتي فكر كني. ببين، تو عادت كرده اي كه با سرعتي بين 80 تا 300 كلمه در دقيقه بخواني و چنين سرعتي را براي خودت عادي بداني و اشكالي هم در آن نبيني؛ ولي اگر آموزش ديده بودي كه با سرعت 400 كلمه در دقيقه بخواني، به آن عادت مي كردي و آن را، سرعت معمولي مطالعه اي مي دانستي.
پس براي ياد گرفتن اين مهارت، بايد خوب وقت بگذاري و تمرين كني. شعاع ديد نيز شاخه ديگر اين مهارت است. گسترش ميدان ديد، يكي از راه هاي موفقيت تو در تند خواني به حساب مي آيد. تو قبلاً عادت كرده بودي هربار فقط يك يا دو كلمه را ببيني، در حالي كه بايد در يك نگاه، چند لغت يا يك جمله را يك جا ببيني و بخواني. لازم نيست همه كلمات را به طور دقيق بخواني، بلكه مي تواني فقط لغت هاي مفيد و معنادار را بخواني و از خواندن بقيه، چشم پوشي كني. بنابراين، تقريباً 50% لغت ها را بايد بخواني، مگر اين كه مطلب داراي فرمول باشد. چشم هايت در يك نگاه از تمامي كلمات فيلمبرداري مي كند و بلافاصله به مغز مي فرستد. لذا نگراني، اضطراب و ترس از نفهميدن را از خودت دور كن و به خود بقبولان كه ميتواني و كار نشد ندارد.