آنچه گذشت در قسمتهای قبلی بهتفصیل درباره مفهوم ارتقا و نقطه آغاز آن صحبت کردیم. مادربرد را بهعنوان نقطه آغازین انتخاب کردیم و از چند منظر به بررسی آن پرداختیم. بارها یادآوری شد که در این سلسله نوشتار بهمدل خاصی توجه نداریم و مقصود، آشنا کردن مخاطبان با امکانات و گاهی اصطلاحات است. حقیقت امر این است که شخصا به آموزشها و راهنماییهای استاندارد و رسمی اعتقاد ندارم و کارایی آنها را کمتر از متوسط ارزیابی میکنم. درگیر شدن با موضوع به شکل مستقیم و بیواسطه و سازگار ساختن ذهن با آن اثرات چشمگیری داشته و نقش مهمی در ارتقا مهارت ایفا خواهد کرد. به یاد داشته باشید که دانستن چرایی ارتقا و شیوههای آن در حیطه دانش قرار ندارد، اما اقدام به انجام ارتقا سختافزاری بهطور مطلق در حوزه مهارت قرار دارد. این را گفتم که به این نوشتار و امثالهم که فراوان در نشریات ایران منتشر میشوند، اکتفا نکنید.
آماده برای پرش اکنون چهار قدم اصلی برای ارتقاء بستر اصلی سیستم را برداشتهایم و پس از پایان این نوشتار خود را باید برای پرش اول آماده کنید. یادآوری میکنم که انتخاب قطعات سختافزاری به صورت مستقل امکان پذیر نیست، بلکه خصوصیات قطعات، ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و نمیتوان آنها را در طول هم انتخاب کرد. در ضمن انتخاب مادربرد خود، نیمنگاهی نیز به خصوصیات پردازنده، قابلیتهای کارتگرافیک، توانایی قطعه حافظه و امکانات دیگر قطعات داشته باشید. بهعنوان مثال منطقی نیست که مادربردی با چیپست Intel P965 برگزید و سپس برای آن پردازنده دوهستهای Pentium D تهیه کرد. به یاد دارید که در قسمتهای ابتدایی این نوشتار، بسیار تاکید کردم که استفادههایی که در آینده از سیستم انتظار دارید، برای خود تصویر کنید و روی کاغذ بیاورید. آن وقت با توجه به یادداشتهای خود میتوانید تصمیم بگیرید که آیا به دو کارت گرافیک نیاز خواهید داشت؟ آیا 2 گیگابایت حافظه برای پشتیبانی از کارهای گرافیکی شما کفایت خواهد کرد؟ آیا چیپ صدای 8 کاناله موجود روی مادربرد برای شمایی که علاقه بهویرایش فایلهای صوتی به شکل نیمهحرفهای دارید، مناسب خواهد بود؟ آیا نیاز به دو رابط شبکه گیگابیت نخواهید داشت؟ تاکید میکنم که در هنگام انتخاب مادربرد اولا مطالعه فراوان داشته باشید و ثانیا خود را محدود نکنید، چراکه ایجاد تغییرات در آینده به غیر از زحمت فراوان و ایجاد نارسایی قلبی، هزینهزا خواهد بود!
پیش از پرش امروز قصد دارم تا موضوع مادربرد را به اتمام برسانم. درباره چگونگی انتخاب چیپست بهعنوان رکن اصلی و حاکم سرزمین مادربرد به اندازه کفایت صحبت شده است. توجه کنید که انتخاب مادربردهای ارزانقیمت بسیار سختتر از مدلهای گرانقیمت است. مادربردهای سطح بالا در وبسایتهای مختلف و معتبر مورد بحث قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت آنها مشخص میشود، اما درباره مادربردهای ارزانقیمت به سختی و آن هم بسیار مختصر مطلب منتشر میشود. بنابراین باید به منابع داخلی مانند دوستان اینکاره، نشریات داخلی و شنیدهها اکتفا و اعتماد کرد. درباره انتخاب چیپست مادربردهایی که بهصورت مجتمع تولید میشوند، دقت بیشتری کنید. راستش علاقهای به استفاده از واوه مجتمع برای توصیف این مادربردها ندارم، اگر معادل بهتری برای Onboard دارید، اعلام کنید و خانوادهای را از دلنگرانی برهانید!
در اصطلاح فنی به چیپستهایی که در داخل خود، موتور گرافیکی دارند، عنوان IGP اطلاق میشود. استفاده از گونه چیپستها با محدودیتهای بسیاری همراه است. چیپستهای IGP علاوه بر انجام وظایفی که بهطور عادی بر دوش هر چیپست محترمی سنگینی میکند، موظف به پشتیبانی از پردازش گرافیکی نیز خواهد بود. مادربردهای مبتنی بر چیپستهای IGP به مادربردهای VGA Onboard معروف هستند. بهبیان دیگر چیپستهای IGP ترکیبی از یک چیپست کامل بهانضمام یک پردازنده گرافیکی محدود است. دور و بر این چیپست مرکب یا مجتمع بسیار شلوغ است. این چیپستها حافظه مورد نیاز برای انجام امور گرافیکی را از حافظه اصلی (RAM) بهعاریت میگیرند و در اصطلاح شریک (Share) میشوند. اگر مجبور به انتخاب مادربردی با چنین مشخصاتی شدید،از مدلی استفاده کنید که دارای یک شکاف توسعه گرافیکی مانند، PCI Express باشد تا در صورت نیاز، امکان ارتقا ممکن باشد. استفاده از کارتگرافیک مستقل موجب میشود که بار پردازش گرافیکی از دوش چیپست IGP برداشته و حافظه اصلی نیز از سنگینی شراکت آزاد شود. ارتقا، راهها و شیوههای مختلفی دارد. در اینباره، باب صحبت همچنان باز است، البته هفته آینده درباره قطعه دیگری سخن خواهیم گفت.