جهانيشدن، زنجيرهاي از دگرگونيهاست كه عرصههاي گوناگون فرهنگ، سياست و اقتصاد كشورهاي جهان را در بر گرفته و روابط متنوع و متقابلي ميان واحدهاي مستقل ملي برقرار ميسازد. در اين ميان، بعد اقتصادي جهانيشدن، از آن رو كه در نظام سرمايهداري، سياست و فرهنگ تحت تأثير مستقيم سياستگزاريهاي اقتصادي هستند، اهميت وي?هاي دارد. عوامل اصلي رويكرد نظام سرمايهداري به جهانيسازي اقتصاد را ميتوان انباشت سرمايه در غرب، اشباع بازار مصرف كشورهاي صنعتي و شكست دولتهاي رفاهي برشمرد.
در مجموعه حاضر، ضمن بررسي پديدة جهانيشدن اقتصاد و آثار مثبت و منفي آن، سياستهاي پيشنهادي پيوستن ايران به جهانيسازي اقتصاد با توجه به ديدگاه اسلام دربارة تجارت، مورد نقد و بررسي قرار گرفته است.