PDF | 430 KB | 18 Pages | FA | لينک مستقيم با قابليت رزوم
منطقه آذربايجان بخشي از سرزمين ماد بزرگ بود. اين سرزمين از زمان يورش اسكندر مقدوني به نام آتورپاتگان معروف شده است. البته نام اين منطقه در کتاب بن دهش (خلاصه اوستا) ايران ويچ ذکر گرديده است. در آن کتاب مي خوانيم. ايران ويچ ناحيت آذربايجان است. ايران ويچ (آذربايجان) بهترين سرزمين آفريده شده است. زرتشت چون دين آورد، نخست در ايران ويچ (آذربايجان) فراز يشت، پرشيتوت و مديوما (مديا – ماد) از او پذيرفتند ايرانويچ يعني آذربايجان .
علاوه بر ايران ويچ که براي آذربايجان اطلاق يافته، نام بامسماي آذرگشسب نيز به آذربايجان عنوان شده است که بنا به خبر شاهنامه، دو آتشكد ه ي مقدس به نام آذرگشسب بود آه يكي در باآو و ديگري در شيزمراغه (تخت سليمان) واقع است.
آتشكده آذرگشسب باکو، هم چنان پابرجاست و ظاهراً آن را بازسازي کرده اند. علي اکبر دهخدا، در لغت نامه خود، زير لغت باکو، شرح مفصلي درباره اين آتشكده آورده است.
دانلود
کساني که عضو نيستند، نمي توانند اينجا را مشاهده کنند.
بعد از کليک بر روي لينک دانلود وارد صفحه اي ميشويد که بعد از چند ثانيه بهتون لينک مستقيم ميده که ميتونيد اين لينک رو وارد دانلود منجر کنيد و از قابليت رزوم بهره مند شويد
درود بر شما؛ می خواهم نظر جنابعالی را به يک نکتة مهم تاريخی جلب کنم:
برخی از تاريخ نگاران دوره اسلامی، نيز به تقليد از متنهای پهلوی ايرانويج را آذربايجان پنداشتهاند و حتی پارهای از محققان غربی هم پيرو اين نظريه بودهاند؛ اما ساير دانشمندان نام آور غربی، در بارهی محل ايرانويج نظريههای را بيان داشتهاند که درست مقابل نظرات کسانی است که آنجا را آذربايجان میدانند. گروهی از خاورشناسان مانند مارکورات، کيپرت، گايگر، تيل، يوستی، آندرياس، بارتولد و ديگران، آسيای مرکزی و افغانستان امروزی، از جمله خوارزم و دشتهای اطراف رود جيحون (اين رود در اوستا به صورت رود نيک دايتی آمده است)، سغد، مرو، بلخ، نيسايه، هرات، کابل و هيرمند را ايرانويج دانستهاند. اگرچه نظر اين دانشوران نيز درباره محل اصلی ايرانويج يکسان نيست؛ ولی همهی آنها در اين نکته موافق هستند که روايات سنتی پهلوی درمورد يکی پنداشتن ايرانويج با آذربايجان قابل اطمينان نيستند.