اين ضرب المثل غالباً به منظور دفع مزاحم به كار برده مي شود و يا في الحقيقه در موضوع مورد تقاضا نقش و اثر وجودي نداشته باشد.
عبارت مثلي بالا اگر ريشه تاريخي نداشته باشد قطعاً ريشه گياهي دارد كه بدان جهت جزء امثله سائره شده يادآوري آن را بي مناسبت ندانستيم.
به طوري كه مي دانيم پياز از گياهان خوردني است كه:«حصه داخل زميني آن مدور يا شبيه به آن است به قدر تخم مرغ يا كوچكتر و يا بزرگتر و با شاخي سبز و باريك و ميان كاواك و طعمي تند...»
پياز از سه قسمت سر و ساقه و ريشه كه همان ته پياز است تشكيل شده است. سر پياز همان گل و تخم پياز است كه از آن براي كاشتن استفاده مي كنند تا پياز به دست آيد. ته پياز همان پياز اصلي موردنظر است كه به مصرف خوردن مي رسد و به علت سرشار بودن از ويتامين هاي مقوي خواص و فوايد زيادي براي آن قائل هستند.
اما ساقه پياز چيز بي مصرفي است كه نه تنها بشر از آن طرفي نمي بندد بلكه حيوانات هم آن را نمي خورند بنابراين ملاحظه مي شود كه اگر كسي در وجه مشابهت به مثابه سر يا ته پياز نباشد عنصر بي خاصيتي است كه از او بيم و اميدي نتوان داشت.